مراحل درمان سرطان پستان:
-ارزیابی اولیه بیمار به لحاظ چند کانونی یا دو طرفه بودن و درگیری زیر بغل
در بیمار با شک به سرطان ابتدا می بایست با انجام ماموگرافی و سونوگرافی دوطرفه پستان ها و زیر بغل ها چند نکته را مشخص نمود:
-آیا فقط یک ضایعه سرطانی در یک پستان وجود دارد یا چند ضایعه در یک پستان یا درگیری پستان مقابل وجود دارد؟
-آیا در زیر بغل غده لنفاوی مشکوک وجود دارد یاخیر؟
در صورت وجود چند ضایعه مشکوک در یک پستان یا ضایعه مشکوک در پستان مقابل یا در زیر بغل هم زمان از تمامی ضایعات نمونه برداری در یک مرحله انجام می شود.
روش انتخابی نمونه برداری ضایعات قابل لمس یا غیرقابل لمس پستان نمونه برداری با سوزن کلفت یا تروکات است. از غده لنفاوی زیر بغل می توان با سوزن تروکات یا سوزن ظریف FNAنمونه برداشت.
در حالت عادی نمونه تروکات می بایست حداکثر در 72 ساعت آماده شود. در صورتیکه دستگاه ویژه ارزیابی سریع یا Rapid processorوجود داشته باشد جواب پاتولوژی نمونه تروکات در عرض 12 ساعت آماده خواهد شد.
بنابر این قبل از اقدام به جراحی مشخص می شود سرطان یک طرفه است یا دو طرفه و در هرصورت یک کانونی یا چند کانونی است.
به علاوه معلوم می شود که آیا درگیری زیر بغل وجود دارد یاخیر.
در ضایعات چند کانونی در اکثر مواقع ناچار به انجام ماستکتومی هستیم. اما در صورتیکه محل و اندازه ضایعه یک کانونی مناسب بوده و بیمار تمایل به حفظ پستان داشته باشد می توان جراحی حفظ پستان را به بیمار توصیه نمود. دقت شود که در جراحی حفظ پستان همواره نیاز به پرتودرمانی بعد از عمل جراحی وجود دارد و لذا تنها در شرایطی که امکان انجام رادیوتراپی بعد از عمل وجود داشته باشد این روش به بیمار توصیه می شود.
اگر در نمونه برداری قبل از عمل درگیری زیر بغل وجود داشته باشد می بایست در حین عمل سرطان تخلیه زیر بغل هم انجام شود. در غیر این صورت از نمونه برداری غده سانتینل استفاده می شود.
-ارزیابی بیمار به لحاظ انتشار دوردست
قدم بعدی این است که بدانیم سرطان محدود به پستان/ زیر بغل است یا انتشار دوردست وجود دارد.
طبق راهکارهای بین المللی فقط در سرطان های پیشرفته ارزیابی ارگان های دیگر انجام می شود اما گروهی اعتقاد دارند هر زمان که درگیری غدد لنفاوی وجود داشته باشد به معنای این است که تومور از جای خود حرکت کرده است و احتمال انتشار دوردست را دارد. لذا در این بیماران ارزیابی ارگان های دیگر به لحاظ وجود متاستاز الزامی است.
حدود 5% بیماران در زمان تشخیص انتشار دور دست دارند. گاهی به دنبال اثبات متاستاز مثلا شکستگی استخوان در اثر درگیری با سرطان کانون اولیه در پستان تشخیص داده می شود.
در هر صورت اثبات متاستاز برنامه درمان ما را تغییر می دهد. چون در این بیماران ابتدا درمان سیستمیک داده شده و سپس بر حسب مورد ممکن است جراحی اولیه پستان انجام شود.
لازم به ذکر است که قبل از اقدام به جراحی لازم است تا تومور مارکر ها چک شود. یکسری از سرطان ها از خود ماده ای ترشح می کنند که در خون قابل اندازه گیری است و تومور مارکر نامیده می شوند. دو تومور مارکر که در سرطان پستان در خون بالا می روند عبارتند از CEAو CA 15-3البته هیچکدام از این دو اختصاصی نیستند و همه سرطان های پستان هم این دو را ترشح نمی کنند. زمانی که تومور در بدن بیمار است یعنی بلافاصله بعد از تشخیص می بایست این دو مارکر اندازه گیری شده و در پرونده بیمار ثبت شود.
یک اشتباه رایج در کشور ما این است که در زمان تشخیص این مارکر ها اندازه گیری نمی شود اما در پی گیری بیماران هر 6-3 ما این دو مارکر چک می شود که کار غلطی است. چک کردن این مارکر ها در ابتدای بیماری مشخص می کند که آیا سرطان بیمار این مارکر ها را ترشح می کند یا خیر. در پی گیری بیماران در صورتی که بیمار علامتی به نفع عود داشته باشد، مارکرها اندازه گیری می شوند. بالا بودن مارکر ها احتمال وجود عود را بیشتر می کند اما تا منشاء عود مشخص نشود به صرف بالا بودن مارکر نمی توان بیمار را درمان کرد.
|